سفارش تبلیغ
صبا ویژن
اگر بنده آجل و پایان آن را مى‏دید ، با آرزو و فریبندگیش دشمنى مى‏ورزید . [نهج البلاغه]

شهید وشهادت

 
 
در سهای عرفانی امام خمینی (3 )(یکشنبه 86 مهر 15 ساعت 1:0 عصر )

  توبه

   پس از آن، از گناهان و مخالفات، توبه خالصی کند با شرایط خود، و چون قلب را از گثافات خالی کرد، مهیای برای ذکر خدا و قرائت کتاب خدا شود و تا قذارات و کثافات عالم طبیت در آن است، استفادت از ذکر و قرآن شریف میسور نشود.

  پس ای عزیز، از مکاید شیطان بترس و در حذر باش و با خدای خود مکر و حیله مکن که پنجاه سال یا بیشتر شهوترانی می کنم و در دم مرگ با کلمه استغفار جبران گذشته می کنم، این ها خیال خام است.

   برای هر کسی، هر کاری بکند، باز جای توبه است؛ در توبه باز است؛ رحمت خدا واسع است.

   برای توبه ایام جوانی است که بار گناهان کمتر، و کدورت قلبی ناقصتر، و شرایط توبه سهلتر و آسانتر است.

  اخلاص

   در هر صورت، اخلاص در تحصیل توحید و تجرید،از مهمات سلوک است.

   کسانی که برای خداکارمی کنند،هیچ وقت باخت در آن نیست. آنهایی که برای دنیا کار می کنند باخت دارند، که اگر نرسیدند، خوب باختند و عمرشان ‌‌‍[را] هم هدر دادند.

    در هر درجه که هستی بکوش، و اخلاص خود را زیادت کن، و اوهام نفس و وساوس شیطان را از دل بیرون نما؛ البته نتیجه برایت حاصل می شود، و راهی به حقیقت پیدا می کنی، و طریق هدایت برای تو باز می شود، و خداوند تبارک و تعالی از تو دستگیری می فر ماید.

 
درسهای عرفانی امام خمینی (2)(شنبه 86 مهر 14 ساعت 1:0 عصر )

رضا

   مقام رضا عبارت است از: خشنودی و فرحناکی عبد از حق و مرادات او و قضا و قدر او. و لازمه ی این خشنودی، خشنودی از خلق نیز هست و حصول فرح عام می باشد.

   پس اول مرتبه رضا آن است که پس از دخول در تحت ربوبیت اللّه، از این ترتیب الهیه خشنود باشد. و علامت آن، آن است که علاوه بر آنکه مشقّت تکلیف برداشته شود، از اوامر الهیه خشنود و خرم باشد، و آن را به جان  و دل استقبال کند، و منهیّات شرعیه پیش او مغبوض باشد، و دلخوش باشد به مقام بندگی خود و مولایی حق.

   کسی که- نعوذ باللّه- به یکی از احکام اسلامیه در باطن قلب اعتراضی دارد، یا کدورتی از یکی از احکام اسلامیه در دل دارد، یا بخواهد که یکی از احکام غیر از این که هست باشد، یا بگوید که کاش این حکم کذایی این طور بود نه آن طور! این راضی به دین اسلام نیست، و نتواند این دعوی کاذب را بکند، و همین طور قیاس سایر مراحل.

   پس رضایت و خشنودی از نبوّت و امامت به مجرد این نشود که ما به چنین پیشوایان و هادیان راه سعادتی خشنود باشیم، ولی به طرق سعادت و کمال انسانیّتی که هدایت

نمودند ما را ، عمل نکنیم. روح این دعوی رضایت، استهزاء است.

   درجه دوم،رضا به قضاء و قدر حق است؛ یعنی؛ خشنودی از پیش آمدهای گوارا و نا گوار، و فرحناکی از آنچه حق تعالی برای او مرحمت فرموده- چه از بلیات و امراض و امثال آن با مقابلاتش یکسان باشد در این که هر دو را عطیه حق تعالی شمارد، و به آن راضی و خشنود باشد.

   آری، اولیاء حق، بلیّات را تحفه های آسمانی می دانند، و شدت و مضیقه را عنایات ربانی می بینند. آنها به حق خوشند، جز حق نخواهند، و به ذات مقدس متوجهند، و غیر از او نبینند. اگر دار کرامت حق را بخواهند، از آن جهت خواهند که از حق است نه ازب جهت حظوظ نفسانیه خواهند. آنها راضی به قضاء اللّه هستند از آن جهت که مربوط به حق است. محبت الهیه منشاُ محبت به اسماء و صفات و آثار و افعال او شده.

   پس، همان عشق و رضایتی که به ذات مقدس حق پیدا کند، به همه نظام وجود- از آن جهت که لازمه کمال مطلق است- پیدا کند.



 
در سهای عرفانی امام خمینی (1)(شنبه 86 شهریور 10 ساعت 1:0 عصر )

 

    حب دنیا

    علاج قطعی اکثر مفاسد به علاج حب دنیا و حب نفس است؛ زیرا که با علاج آن، نفس دارای سکونت و طماُ نینه شود؛ و قلب آرامش پیدا کند؛ و دارای قوه و ملکه اطمینان شود، و به امور دنیا سهل انگاری کند، و به هیچ ماُ کل و مشرب اهمیت ندهد، و اگر کسی با او در امری از امور دنیا مزاحمت کند، او با خونسردی تلقی کند و به سهل انگاری برگزار نماید، و چون محبوب او طعمه اهل دنیا نیست، دنبال آن به جوش و خروش بر نخیزد. و قطع ریشه محبت دنیا گر چه امر مشکلی است خصوصاَ در اول امر و ابتدای سلوک- ولی هر امر مشکلی با اقدام و تصمیم عزم آسان می شود. قوه اراده و عزم به هر امر صعب و مشکلی حکومت دارد، و هر راه طولانی سنگلاخی را نزدیک و سهل می کند.

    ریشه حب دنیا و نفس- که به منزله ریشه اصلی است - و آن تا در نفس، نورس و نو نهال است، اگر انسان را بخواهند از آنها جدا کنند و ببرند، زحمتی ندارد؛ نه فشار عمّال موت و ملائکه اللّه را لازم دارد و نه فشار بر روح و روان انسانی واقع شود. و اگر خدای نخواسته ریشه های آن در عالم طبیت و دنیا محکم شد و پهن گردید و بسط پیدا کرد، بسط آن چون بسط ریشه ی درخت نیست، بلکه در تمام عالم طبیت ریشه می دواند.

   از زهد در دنیا و اعراض از آن، نور حکمت که راهنمای طریق سعادت و وصول به مقام کمال انسانیت است، در قلب ثابت و برقرار شود، و از قلب جریان به زبان پیدا کند، چنانکه در باب اخلاص نیز وارد است که : « کسی که چهل روز برای خدا خالص شود، چشمه های حکمت از قلبش به زبانش جریان پیدا کند.»

    معنویات اساس اسلام است. سعی کنید معنویات را زیاد کنید و از تشریفات، تا آن جا که مقدور است بکاهید.

    خود را به ساده زیستن عادت دهید؛ و از تعلق قلب به مال و منال و جاه و مقام بپر هیزید.

    با زندگانی اشرافی و مصرفی نمی توان ارزش های انسانی اسلامی را حفظ کرد.

   هرچه وجه قلب به تدبیر امور و تعمیر دنیا بیشتر شد و علاقه افزون گردید، غبار ذلت و مسکنت، بر او بیشتر ریزد، و ظلمت مذلّت و احتیاج، زیادتر آن را فرا گیرد.

    توجه و تملق نفس به مادیات، انسان را از کاروان انسانها باز می دارد، و بیرون رفتن از تعلقات مادی و توجه به خدای تبارک و تعالی، انسان را به مقام انسانیت می رساند.

    دنیای مذهوم همین است که انسان توجه داشته باشد ولو به یک تسبیح، ولو به یک کتاب.

    اگر بخواهد در ضیافت خدا وارد بشوند، به اندازه وسع خودشان، باید از دنیا اعراض کنند و قلبشان را از دنیا برگردانند.

    این قدر به دنبال این نباشید که ما خانه مان چه جور است و زندگی مان چه جور است و چه ...؛ دنبال آن شرافت انسانی باشید، دنبال آن معنا باشید که شما را پیروز کرد.

    پس این قدر برای این چند روزه دنیا و شهوات دنیا محدوده موقته از خلق بی همه چیز تملق مگو، و از خدای خود غافل مشو و حریّت و آزادی خود را حفظ کن و قید عبودیت و اسارت را از گردن خود بردار و در جمیع احوال آزاد شو چنانچه در حدیث شریف فرماید: « انّ الحرّ حرّ علی"  جمیع اُ حو"اله.»







بازدیدهای امروز: 3  بازدید

بازدیدهای دیروز:4  بازدید

مجموع بازدیدها: 173398  بازدید


» ?پیوندهای روزانه «
» لینک دوستان من «
» لوگوی دوستان من «
» فهرست موضوعی یادداشت ها «
» آرشیو یادداشت ها «
» اشتراک در خبرنامه «