نویسنده: علی کورانی
مترجم: مهدی حقی
منبع: rasad.ir 26/10/84
اگر به جز آیات نخستینِ سورة «بنی اسرائیل» پیرامون نقش یهودیان در آخرالزمان و عصر ظهور حضرت مهدی(ع)، چیز دیگری هم در اختیار نداشتیم، همان کافی بود؛ زیرا این آیات در عین کوتاهی، آیات وحی الهی و بسیار رسا و گویا هستند که خلاصهای از تاریخ را بیان کرده و به شکل معجزهآسا و با دقت تمام، آینده را روشن ساخته است.
در حالی که علاوه بر این آیهها و آیات دیگر، روایات بسیاری وجود دارد که بعضی مربوط به تفسیر آیات، و برخی دیگر پیرامون وضع یهودیان در عصر ظهور و انقلاب حضرت مهدی(ع) است، که پس از تفسیر آیات به بیان آنها نیز خواهیم پرداخت.
وعده الهی نسبت به نابودی یهودیان
خداوند در سوره بنی اسرائیل آیات 4 تا 8 میفرماید:
و قضینا إلی بنی اسرائیل فی الکتاب لتفسدنّ فی الأرض مرّتین و لتعلنّ علوّا کبیراً.
ما در تورات به بنی اسرائیل حکم قطعی کردیم که شما در زمین دو بار فساد خواهید کرد و برتری طلبی و طغیان بزرگی خواهید نمود.
یعنی ما در توراتی که بر آنان فرستادیم حکم قطعی کردیم که شما به زودی از راه راست منحرف شده و دو بار در جامعه فساد و تبهکاری میکنید، همچنانکه به زودی بر دیگران برتری جویی و طغیان بزرگی خواهید نمود.
فإذا جاء وعد أولاهما بعثنا علیکم عباداً لنا أولی بدس شدید ... .
چون وقت مجازات شما بر نخستین فساد و تبهکاریتان رسید، بندگانی که منسوب به ما هستند به سویتان میفرستیم، بندگانی با صلابت و سرسخت که بر سرتان فرود آیند.
فجاسوا خلال الدیار و کان وعداً مفعولاً.
که در میان خانهها به جست و جوی [شما] بپردازند و این وعدهای قطعی و انجام شدنی است.
این جمله کنایه از سهولت فتح نخستین فلسطین به دست مسلمانان است، که سپاه مسلمانان به جست و جوی خانه به خانه بقایای دشمنان خود میپرازند و این وعدهای، قطعی است.
ثم رددنا لکم الکرّه علیهم و أمددناکم بأموال و بنین و جعلناکم أکثر نفیراً.
سپس شما را بر مسلمانانی که علیه شما برانگیختیم، پیروز گردانیم و به شما ثروتها و فرزندانی عطا کنیم و از یاوران بیشتری برخوردار نماییم تا به کمک شما علیه آنان بستیزند.
إن أحسنتم أحنستم لأنفسکم و إن أسأتم فلها ... .
اگر خوبی کردید، خوبی به خود نمودهاید و اگر بدی کردید به خود بدی کردهاید ... .
و آنگاه وضع شما مدتی بدین گونه ادامه پیدا میکند و چنانچه توبه نموده و به واسطة نعمتهایی که از ثروتهایی که از ثروتها و اولاد به شما بخشیدیم، نیک عمل نمودید به سود خودتان بوده و اگر به بدی و طغیان و خود بزرگبینی پرداختید فرجام بد آن، مربوط به خودتان خواهد بود.
فإذا جاء وعدالاخره لیسؤوا وجوهکم و لیدخلوا المسجد کما دخلوه أول مره و لیتبرّوا ما علواً تتبیراً.
و چون وعدة [کیفر طغیان] بار دوم فرا رسد، [مخالفانتان] چهرههای شما را غمبار و سیاه گردانند و وارد مسجد [الاقصی] گردند همانگونه که نخستین بار داخل شدند و بر آنچه دست یافتند به کلی نابود کنند.
اما شما در آینده نه تنها عمل نیک انجام نمیدهید بلکه به اعمال بد دست میزنید، ما شما را مهلت میدهیم تا روزی که وقت مجازات و کیفر شما بر دومین فسادتان فرار رسد، آنگاه بندگانی از سوی خراسان را که به مراتب سختتر از مرحلة اول رفتار مینمایند، بر شما مسلط میکنیم تا آنچه را از آن بیمناک وگریزانید بر شما تحمیل کنند و وارد مسجدالاقصی گردند، همانطور که در زمان تعقیب خانه به خانه شما در مرحلة اول، وارد گردیده و برتریجویی و فسادگرایی شما را به نابودی کشاندند.
عسی ربّکم أن یرحمکم و إن عدتم عدنا و جعلنا جهنّم للکافرین حصیراً.
[اگر توبه کنید] امید است که پروردگارتان بر شما ترحم کند و اگر [به فساد] بازگردید ما نیز به [کفر شما] باز میگردیم و جهنم را برای کافرن زندانی تنگ قرار دادیم.
شاید پروردگارتان شما را بعد از دومین کیفر با هدایت خویش مورد رحمت قرار دهند و چنانچه ما نیز مجازات شما را آغاز میکنیم و شما را در تنگنای دنیوی قرار داده و در آخرت دوزخ را زندان و حصار شما خواهیم ساخت.
نخستین نتیجهای که از این آیات قرآن گرفته میشود آن است که تاریخ یهودیان بعد از حضرت موسی تا پایان زندگانیشان در ایجاد فتنه و فساد در جامعه خلاصه میشود، تا آنگاه که مجازاتشان فرا رسد و خداوند افرادی را برانگیزد که به سهولت بر آنان چیره شوند.
سپس خداوند بنا بر حکمت ومصلحت خود، یهودیان را بر آنان پیروز گرداند، و به آنها مال و اولاد فراوان دهد و یاری کنندگان انها را در دنیا افزایش دهد. اما یهودیان نه تنها از این اموال و یاران استفاده نمیکنند بلکه برای بار دوم در روی زمین به فساد و فتنه روی میآورند، البته این بار علاوه بر فساد، گرفتاری خوی تکبر و برتریطلبی شده و خویش را بسیار بهتر و برتر از سایر مردم میپندارند.
و زمانی که لحظة کیفرشان فرا رسد خداوند بار دیگر آن قوم را بر آنان چیره ساخته، و مجازات شدیدتری را در سه مرحله بر آنها فرو میفرستد.
نتیجه دوم این که، گروهی که خداوند بار اول بر ضد یهودیان بر میانگیزد، به آسانی بر آنها چیره میشوند، آنگاه داخل مسجدالاقصی شده و به تعقیب خانه به خانه یهودیان میپردازند، و نیروی نظامی آنها را متلاشی میکنند.
آنگاه خداوند برای بار دوم آنها را به سراغ یهودیان میفرستد و با وجود غلبة یهودیان بر آنها و زیادی یاران و هوادارانشان، ضربات شدیدتری را در سه نوبت از مسلمانان دریافت میکنند، که در اولین نوبت، چهرههای پلید آنان را آشکار و آنها را رسوا ساخته و همانند نبرد سابق، فاتحانه وارد مسجدالاقصی میشوند. و سپس خوی تکبر و برتری جوئی آنان بر ملتها را، در هم میشکنند. این نکته را از نظر ادبیات زبان عرب از حرف «لام» در سه جمله «لیسوؤا وجوهکم» و «لیدخلوا المسجد ... و لیتبرّوا» میتوان فهمید.
سؤال اساسی که مفسران مطرح میکنند این است که آیا این دو نوع فساد که در یکی از آنها حس خودخواهی وجود دارد، تمام شده و آن دو کیفر وعده شده بر آنان به وقوع پیوسته یا هنوز چنین حوادثی واقع نشده است؟
برخی از مفسران بر این عقیده که هر دو پیشبینی عملی شده است، بدین ترتیب که کفر فتنه و فسادِ نخستین به دست «بنوخذ نصر » (بختالنصر) و مجازاتِ دوم به دست «تیتوس» رومی عملی شده و بعضی دیگر معتقدند که هنوز آن دو کیفر رخ نداده است. اما نظریه درست این است که: اولین کیفر در برابر نخستین فساد، در صدر اسلام، به دست مسلمانان انجام گرفت، اما وقتی مسلمانان از اسلام فاصله گرفتند، خداوند یهودیان را بر آنان چهره ساخت، اما یهودیان مجدداً در زمین فساد و طغیان نمودند و هر گاه که مسلمانان دوباره به اسلام روی آورند زمانِ کیفر دوم فرا رسیده و به دست مسلمانان انجام خواهد شد.
بر اساس همین تفسیر، از امامان معصوم(ع) روایاتی رسیده که در آنها آن قوم که خداوند در مرحلة دوم علیه یهودیان برمیانگیزد، به حضرت مهدی(ع) و یاران او و به اینکه آنان اهل قم و کسانی هستند که خداوند آنها را قبل از ظهور حضرت بر میانگیزد، تأویل شده است.
در تفسیر عیّاشی از امام باقر(ع) روایت شده که حضرت بعد از آنکه آیة شریفة «بعثنا علیکم عباداً لنا أولی بأس شدید» را قرائت نمود، فرمود:
مراد از این آیه حضرت قائم(ع) و یاران اویند که نیرومند و با صلابت هستند.
و در تفسیر نورالثقلین از امام صادق(ع) نقل شده که آن حضرت در تفسیر همین آیة شریفه فرمود:
خداوند قومی را قبل از خروج حضرت قائم، بر میانگیزاند که دشمنی از دشمنان آل محمد(ص) را رها ننموده، مگر اینکه او را به هلاکت میرسانند.
و در کتاب بحارالانوار امام صادق(ع) روایت شده که وقتی آن حضرت این آیه را قرائت فرمود، عرض کردیم: فدایت گردیم آنها چه کسانی هستند؟ امام سه بار فرمودند: به خدا سوگند اهل قم هستند، به خدا سوگند اهل قم هستند، به خدا سوگند اهل قم هستند.[1]
این سه روایت از نظر مفهوم کیسان بوده و تعارضی بین آنها نیست؛ چرا که اهل قم یعنی شیعیان حضرت که از ایران هستند و روایت شده که آنها با حضرت قیام کرده و یاریاش میکنند.
به نظر میرسد که مقاومت یهودیاندر مقابل پیروان حضرت در چند نوبت انجام میگیرد، تا آنکه امام مهدی(ع) ظهور کند و نابودی نهایی به رهبری وی و به دست با کفایت او، ارواحنا فداه، تحقق یابد.
از جمله مطالبی که دلالت دارد دومین کیفرِ وعده داد شدة یهودیان به دست مسلمانان انجام خواهد گرفت، این است که آن قومی که خداوند وعده فرموده، دوبار علیه یهودیان بر میانگیزد، یک امت بوده و صفاتی که برای آنان یاد شده و ویژگیهایِ جنگِ آنان با یهودیان جز بر مسلمانان تطبیق نمیکند. پس پادشاهان مصر، بابل، یونان، ایران، روم ودیگران که در طول تاریخ بر یهودیان تسلط یافتند، هیچکدام با صفت «عباداً لنا» (بندگان ما) که در قرآن آمده، سازگاری ندارند، وانگهی بعد از کیفر اول حادثهای هم پیش نیامده که یهودیان بر هیچیک از آنان چیره گردند، در حالی که پس از مجازات اول یهودیان در صدر اسلام، بار دیگر یهودیان بر ما غلبه پیدا نمودند، و خداوند آنها را با اموال و فرزندان یاری کرد، و طرفداران آنها را نیز با حمایت ابرقدرتها بیش از ما قرار داد.
و هم آنان هستند که در زمین فساد نموده، و بر ما و سایر ملتها، برتری طلبی میکنند و این مجاهدان و کفرستیزان اسلام هستند که ضربات خود را بر پیکر آنها وارد ساخته و چهره آنان را در غم و اندوه فرو میبرند.
با بررسی تاریخ یهود بعد از حضرت موسی(ع) روشن میگردد که فتنهگری و فسادانگیزی در گذشته و حالِ یهود وجود داشته است، اما برتری وعده داده شدة آنها تنها در زمان ما به وجود آمده است و البته کیفرِ وعده داده شده خداوند نیز در پی ان خواهد آمد.
این مطلب برای تمام کسانی که از تایخ یهود آگاهی دارند، کاملاً واضح و آشکار است.