هرکس خدا را دوست بدارد، خدا دوستش بدارد و هرکس خدا دوستش بدارد، از ایمنان خواهد بود . [.امام صادق علیه السلام]

شهید وشهادت

 
 
نقش یهود در دورانِ ظهور قسنت دوم(چهارشنبه 86 مهر 11 ساعت 6:0 صبح )

وعده خداوند نسبت به تسلط دائم بر یهودیان
خداوند متعال در قرآن کریم می‌فرماید:
آنگاه که پروردگارت اعلام نمود که حتماً تا روز قیامت بر آنان (یهود) کسانی را خواهد انگیخت که پیوسته عذابی سخت بر آنها روا دارند، همانا پروردگار تو زود کیفر و [در عین حال] بسیار آمرزنده و مهربان است * و آنها (یهود) را روی زمین به صورت گروههایی پراکنده کردیم، برخی از آنان نیکوکارند و برخی فروتر از آنها و آنان را با خوشی و ناخوشی آزمودیم، شاید که [به سوی حق] بازگردند.[2]
معنی دو آیة شریف این است که خداوند اعلان و مقدر فرموده که در آینده، افرادی را بر یهود مسلط می‌گرداند که تا روز رستاخیز آنان را به عذابی سخت گرفتار سازد. او خدایی است که به سرعت کیفر می‌دهد و بسیار آمرزنده و مهربان است.
و از جمله مجازاتهای خداوند دربارة یهودیان این است که آنها را در زمین پراکنده و دسته دسته می‌گرداند، گروهی از آنان نیکوکار وگروهی بدکارند و آنها را با خیر و شر آزمایش می‌کند شاید توبه نموده و هدایت شوند.
ما اجرا این وعدة الهی در کیفر یهود را، در تمام دورانهای تاریخی آنان به استثنای دوران حکومت پیامبرانی چون موسی، یوشع، داود وسلیمان (ع) مشاهده می‌کنیم و خداوند همواره اقوام و ملتهای مختلفی را بر آنها مسلط گردانیده که آنان را به عذابی دردناک گرفتار نموده‌اند.
ممکن است گفته شودکه پادشاهان مصر، بابل، یونان، فارس، روم و دیگران بودند که بر یهودیان تسلط یافته و آنان را مجازات سختی نمودند اما مسلمانان چنان رفتاری با آنها نکرده‌اند، بلکه تنها بر نیروهای نظامی آنها پیروز گشتند و سپس زندگی درسایة دولت اسلامی را از آنان پذیرفتند، تا با برخورداری از ازادی و حفظ حقوق خود در سایة قوانین اسلامی زندگی کرده و جزیه بپردازد.
اما پاسخ این است که معنی عذاب سخت این نیست که پیوسته آنها را کشته یا آواره و زندانی نمایند، آن چنانکه بیشتر حکومتهایی که پیش از اسلام بر آنان تسلط یافتند، اینگونه عمل کردند، بلکه به این معنی است که آنها از لحاظ نظامی، سیاسی، تسلیم آن حکومتی می‌گردند که خداوند بر آنان مسلط ساخته، اگر چه مسلمانان در کیفر دادن یهودیان، از دیگران ملایم‌تر بودند، اما همان سیطره مسلمانان، مصداق تسلط بر یهودیان، و کیفر نمودن آنان است.
گاهی نیز گفته می‌شود: تاریخ یهود تطبیق این وعدة خدا را بر آنها گواهی می‌دهد ولی در یک و یا حداقل نیم قرن اخیر، کسی که آنان را مجازات و کیفر دهد بر آنان مسلط نشده، بلکه آنان از سال 1936 میلادی بدترین شکنجه‌ها را در فلسطین و دیگر مناطق به مسلمانان روا می‌دارند! این قضیه را چگونه می‌توان تحلیل نمود؟
پاسخ این است که: این دوره از تاریخ زندگی یهودیان استثناست؛ زیرا این همان دورة بازگشت قدرتآنهاست که خداوند در سورة اسراء به آنان وعده فرموده است:
سپس پیروزی شما را بر کسانی که آنان را علیه شما برانگیختیم برگردانده و به شما اموال و فرزندانی عطا کرده، وشما را از یارانی بیش از تعداد آنان برخوردار سازیم تا با همکاری شما بر ضد آنها بستیزند.[3]
بنابراین، این دوره خارج از وعدة کلی تسلط بر آنهاست تا اینکه وقت کیفر و مجازات دوم به دست مسلمانان فرا رسد.
در این زمینه روایاتی از ائمه(ع) رسیده که وعدة الهی در سرکوب مجدد یهود نیز بدست مسلمانان انجام می‌پذیرد، مؤلف مجمع البیان، در ارتباط با سرکوب یهود در طغیان دوم آنان، اتفاق نظر مفسران را بیان کرده و فرموده مراد از آن نزد تمام مفسران، امت پیامبر اسلام حضرت محمد(ص) است، و همین معنی از امام باقر(ع) نقل شده، و علی بن ابراهیم قمی، در تفسیر خود آن را از ابی‌الجارود، از امام باقر(ع) بیان کرده است.

وعده خداوند در فرونشاندن آتش جنگ یهودیان
خدای متعال در قرآن مجید می‌فرماید:
یهودیان گفتند دست خدا بسته است، دستهای خودشان بسته باد، و به سبب این گفته از رحمت خدا دور باشند. بلکه دستهای [قدرت] خدا گشوده است و هر گونه بخواهد انفاق می‌کند ... آنچه از ناحیة پروردگار بر تو فرود آمده، بر سرکشی و کفر بسیاری از آنان می‌افزاید و ما میان آنان تا روز رستاخیز، کینه و دشمنی انداختیم، و هر وقت آتش جنگی را بر افروختند، خداوند آن را خاموش گردانید، آنان سعی در ایجاد فساد در زمین دارند و خداوند فساد کنندگان را دوست ندارد.[4]
این وعده الهی بر فرو نشاندن آتش جنگهایی است که یهودیان می‌افرزوند. خواه مستقیماً خود آنان جنگ‌افروزی نمایند و یا اینکه دیگران را به جنگ تحریک کنند و این وعده الهی به دلیل لفظ «کلّما أوقدوا» یعنی «هر وقت آتش‌افروزی نمایند» بدون استثناء است.
تاریخ گذشته و حال یهود گواهی می‌دهد که آنها همواره در پشت پردة بسیاری از آشوبها و جنگها بوده‌اند، اما خداود با لطف و عنایت خویش وعدة خود را نسبت به مسلمانان و بشریت تحقق بخشیده، و مکر و حلیة یهود را باطل و نقشه‌هایشان را خنثی و آتش جنگ آنان را فرو نشانده است.
شاید بزرگ‌ترین آتش جنگ و آشوبی که آنان علیه مسلمانان و جهانیان برافروخته‌اند، همین نبرد فعلی باشد که جهت دامن زدن به آن، شرق و غرب را تحریک نموده و خودشان در فلسطین به طور مستقیم، و در اکثر کشورهای جهان به طور غیر مستقیم طرف درگیری‌اند، و آنچه باقی مانده وعدة خداوند است که با فرو نشاندن این جنگ تحقق می‌یابد.
از آیة شریفة یاد شده چنین استفاده می‌شود که دشمنی و درگیری داخلی آنها، خود یکی از اسباب لطف الهی جهت فرو نشاندن آتش جنگ آنها خواهد بود.
و ما میان آنان تا روز قیامت دشمنی و کینه‌توزی افکندیم و هر گاه آتش جنگی را بر افروختند، خداوند آن را فرو نشاند.
حال به روایاتی می‌پردازیم که از نقش یهود در عصر ظهور سخن می‌گویند:
برخی از روایات عصر ظهور، مربوط به گرد آمدن یهودیان در فلسطین قبل از جنگی است که نابودی آنها را در پی دارد که تفسیری بر این آیة شریفه است:
... به بنی اسرائیل گفتیم در زمین ساکن شوید و زمانی که قیامت فرا رسد شما را با همدیگر [به صحنه محشر] می‌آوریم.[5]
یعنی شما را از هر ناحیه‌ای گردهم می‌آوردیم، چنانکه در تفسیر نورالثقلین آمده است. حدیث دیگر دربارة اجتماع و کارزار یهودیان در عکّا است، از پیامبر(ص) روایت شده که فرمود:
آیا شنیده‌اید نام شهری را که بخشی از آن درون دریاست؟ عرض کردند: آری، فرمود: قیامت به پا نمی‌شود مگر آنکه هفتاد هزار تن از فرزندان اسحاق به این شهر یورش برند.[6]
و از امیر مؤمنان(ع) روایت شده است که فرمود: در مصر منبری را بنا نموده و دمشق را قطعاً تخریب خواهم کرد و یهودیان را از شهرهای عربی بیرون می‌رانم وبا عصایم عربها را به پیش خواهم راند. راوی این حدیث (عبایه اسدی) می‌وید: پرسیدم ای امیر مؤمنان، شما به گونه‌ای خبر می‌دهید که به یقین پس از مردن زنده خواهید؟ فرمود: هیهات ای عبایه که متوجه نشدی! مردی از تبار من؛ یعنی مهدی(ع) این کارها را انجام می‌دهد.[7]
روایت این نکته را می‌فهماند که یهودیان بر بسیاری از شهرهای عرب تسلط و یا در آن حضور موثر دارند.
از جمله روایاتی که در ارتباط با یهودیان است، حدیث کشف معبد توسط آنهاست، تعبیر «کشف هیکل» (معبد) در شمار نشانه‌های ظهور آمده، که ظاهراً کشف معبد حضرت سلیمان(ع) است، از امیر مؤمنان(ع) نقل شده که فرمودند:
ظهور آن حضرت نشانه‌ها و علاماتی دارد: نخست محاصرة کوفه با کمین و پرتاب سنگ، و ایجاد شکاف و رخنه در زوایای کوچه‌های کوفه و تعطیلی مساجد به مدت چهل شب و کشف معبد و به اهتزاز درآمدن پرچمهایی گرداگرد مسجد بزرگ (مسجدالحرام) است. قاتل و مقتول در این ماجرا، در آتش‌اند.[8]
احتمال دارد که آن معبد، اثر تاریخی غیر از معبدِ حضرت سلیمان بوده و یا در محل دیگری غیر از قدس باشد، چون عبارت «کشف معبد» به طور کلی یاد شده و نامی از کاشف آن به میان نیامده است.
بخشهای اول این روایت نشانگر حالت جنگِ در کوفه است که در روایات، گاهی از آن به عراق یاد می‌شود، اما در این جا به معنی همان شهر کوفه و محدوده آن و در هم کوبیدن آن و ایجاد موانع در گوشه و کنار آن است.
اما پرچمهای گوناگون در اطراف مسجد الحرام، اشاره به درگیری و کشمش قبایل بر سر حکومت دارد که اندکی پیش از ظهور حضرت پدید خواهد آمد و در این زمینه روایات فروانی وارد شده است.
دسته‌ای دیگر از احادیث، روایاتی است که به معرفی افرادی می‌پردازد که خداوند بعد از فساد آفرینی وتکبر جویی یهودیان بر آنان مسلط می‌گرداند، که تعدادی از آنها در تفسیر آیات قرآن مجید گذشت، و برخی دیگر دربارة ایران و شخصیتهای ایرانی در زمان ظهور است، مانند حدیث «پرچمهای سیاه» که توسط راویان متعدد نقل شده و در آن چنین آمده است.
درفشهای سیاه، از خراسان ظهور می‌کنند که هیچ چیز قادر به بازگرداندن آنها نیست، تا سرانجام در قدس برافراشته شوند.
روایات مربوط به بیرون آوردن توارت اصلی از غاری در انطاکیه و کوهی در شام و فلسطین و دریاچة طبریه، توسط حضرت مهدی(ع) و استدلال آن حضرت بر یهودیان، به وسیلة تورات از جملة همین روایات است.
از پیامبر اسلام(ص) روایت شده که فرمود:
تورات و انجیل را از سرزمینی که انطاکیه نامیده می‌شود بیرون می‌آورد.[9]
و نیز از آن بزرگوار نقل شده که فرمودند:
 (صندوق مقدس) را از غاری در انطاکیه و بخشهای تورات را از کوهی در شام بیرون آورده و به وسیلة آن با یهودیان به استدلال می‌پردازد و سرانجام بسیاری از آنها اسلام می‌آورند.[10]
همچنین از پیامبر(ص) نقل شده که فرمود:
صندوق مقدس از دریاچة طبریه به وسیله او آشکار می‌شود و آن را در پیشگاه او در بیت‌المقدس قرار می‌دهند و چون یهودیان آن را مشاهده می‌نمایند، به جز اندکی بقیه ایمان می‌آورند.[11]
و تابوت سکینه (صندوق مقدس) همان است که در فرموده خدای متعال آمده است.
پیامبرشان گفت: دلیل و نشانه بر پادشاهی او این است که آن تابوت (صندوق عهدی که موسی را در داخل آن به آب افکندند) به سوی شما می‌آید که در آن سکینه و آرامشی از ناحیة پروردگارتان وجود دارد و از آنچه آل موسی و آل هارون باقی گذاشته‌اند،  که آنرا فرشتگان حمل می‌کنند، به راستی در آن نشانه‌ای [ از صداقت حاکمیت طالوت] برای شماست چنانکه مؤمن باشید.[12]
در تفسیر آیه آمده است که این صندوق که در آن میراث پیامبران: وجود دارد، دلیل و نشانه‌ای برای بنی اسرائیل است مبنی بر اینکه چه کسی شایستگی فرمانروایی را دارد، از این رو فرشتگان آن را آورده و از میان جمعیت بنی اسرائیل عبور داده و آنگاه در پیش روی طالوت(ع) قرار می‌دهند، سپس طالوت(ع) آن را به داوود و او به سلیمان و او به وصی خود آصف بن برخیا تسلیم می‌کند، اما بنی اسرائیل بعد از وصی حضرت سلیمان چون از دیگری اطاعت می‌کنند آن صندوق را از دست می‌دهند.
و مراد از جمله «فیسلم کثیر منهم» (بسیاری از آنان ایمان می‌آورند) و یا «أسلمت الّا قلیاً منهم» (به جز اندکی از آنان بقیه ایمان می‌آورند) ممکن است کسانی باشند که صندوق مقدس را می‌بینند و یا کسانی ک حضرت مهدی(ع) بوسیلة تورات اصلی با آنان استدلال می‌نماید و یا افرادی که حضرت آنان را پس از آزادسازی فلسطین در آنجا باقی می‌گذارد.
در روایتی دیگر آمده که تعداد سی‌هزار نفر از یهودیان به حضرت ایمان می‌آورند که نسبت به کل جمعیت آنان، رقم اندکی است.
از جمله روایتهای مربوط به یهود، روایتهای درگیری حضرت و یارانش با یهودیان است. همچون حدیث بیرون راندن آنان از جزیره العرب توسط آن حضرت که گذشت. این اقدام حضرت با پیروزی بر یهودیان و بیرون راندن آنان از فلسطین به پایان می‌رسد، علمای شیعه و سنی روایات مربوط به نبرد بزرگ حضرت مهدی(ع) با سفیانی را نقل کرده‌اند، نبردی که از پشتیبانی یهودیان و رومیان برخوردار است. این نبرد در جبهه‌ای از انطاکیه تا عکّا امتداد دارد؛ یعنی در طول ساحل سوریه، لبنان و فلسطین و از آنجا تا طبرستان، دمشق و قدس ادامه می‌یابد. شکست بزرگ وعده داده شدة یهود در آنجا اتفاق می‌افتد به گونه‌ای که سنگ و درخت به سخن می‌آیند که ای مسلمان! این شخص یهودی است، او را بکش.
حدیث دیگر مربوط به نبرد «مرج عکّا» است که شاید جزیی از جنگ بزرگ پیشین باشد، هر چند احتمال آن است که جزیی از دومین نبرد مهدی(ع) با غربیها و پشتیبانان یهودی آنها باشد، که پس از گذشت دو یا سه سال از آزادی فلسطین و شکست یهودیان و غربیها به وقوع می‌پیوندد.
به گفتة روایات، حضرت مهدی(ع) پس از آن، پیمان صلح وعدم تجاوزی را به مدت 7 یا 10 سال با روم؛ یعنی غربی‌ها منعقد می‌کند که ظاهراً حضرت عیسی(ع) میانجی و واسطة آن پیمان‌نامه است، اما آنان پس از دو یا سه سال پیمان‌شکنی نموده، و با هشتاد لشکر که هر یک متشکل از 12 هزار تن می‌باشد، به نبرد می‌پردازند که در این نبرد بزرگ، بسیاری از دشمنان خدا به هلاکت می‌رسند تا جایی کهاین نبرد را به کشتار عظیم و ضیافت «مرج عکا» توصیف می‌کنند؛ یعنی ضیافتی که درندگانِ زمین و پرندگان آسمان از گوشت بدن ستمگران استفاده می‌کنند.
از امام صادق(ع) نقل شده که فرمود:
شهر رومی را با تکبیر 70 هزار مسلمان می‌گشاید، آنان شاهد این کشتار عظیم و خوان گستردة خدا در مرج عکّا خواهند بود.[13]
از جملة روایتها، احادیث مربوط به موقعیت نظامی شهر عکّا در زمان ظهور حضرت است که حضرت، آنجا را پایگاه دریایی برای فتح اروپا قرار می‌دهد.
در روایات آمده است:
آن حضرت تعداد چهارصد کشتی را در ساحل عکّا تدارک دیده و با یاران خویش به سرزمین رومیان روی آورده و آنجا را فتح می‌نماید.[14]

پ?نوشت:
[1] بحارالانوار، ج 60، ص 216.
 [2] سوره اعراف (7) آیه 167 ـ 168.
 [3] سوره اسراء (17) آیه 6.
 [4] همان، آیه 104.
 [5] همان.
 [6] مستدرک حاکم، ج 4، ص 476.
 [7] بحارالانوار، ج 53، ص 60.
 [8] همان، ج 52، ص 273.
 [9] همان، ج 51، ص 25.
 [10] منتخب‌الأثر، ص 309.
 [11] الملاحم والفتن، ص 57.
 [12] سوره بقره (2) آیه 248.
 [13] بشاره‌الاسلام، ص 297.
 [14] الزام الناصب، ص 224.


نکته : ?هود جنگ ظهور بن?¬اسرائ?ل آخرالزمان
اشاره:
در قسمت نخست این مقاله با بهرهگیری از آیات قرآن و روایت معصومین(ع) نقش یهود در دوران ظهور بررسی شد. در این قسمت برای روشن‌تر شدن مباحث قبلی نگاهی اجمالی به تاریج یهود خواهیم داشت.
مطالب این بخش با استناد به دایره‌المعارف کتاب مقدس از انتشارات «جامعة کلیساهای خاور نزدیک» و کتاب تاریخ یهود از کتب آنان تألیف محمد عزّت دروزه، آورده شده است.
تاریخ یهود در این مدت به ده دوره تقسیم می‌شود:
1.      دورة حضرت موسی و یوشع(ع)، 1270 ق ـ 1130 ق.م؛
دورة دوان 1130 ـ 1025 ق.م؛
دورة حضرت داود و سلیمان(ع) 1025 ـ 931 ق.م؛
دورة تجزه و کشمکش‌های داخلی 931 ـ 859 ق.م؛
دوران تسلط آشوریان 859 ـ 612 ق.م؛
دوران تسلط بابلیها 597 ـ 539 ق؛
دوران سلطة ایرانیان 539 ـ 331 ق؛
دوران تسلط یونانیها 331 ـ 64 ق
دوران تسلط رومیان 64 ـ 638 م؛
دوران تسلط اسلام 638 ـ 1925 م.







بازدیدهای امروز: 19  بازدید

بازدیدهای دیروز:8  بازدید

مجموع بازدیدها: 174206  بازدید


» ?پیوندهای روزانه «
» لینک دوستان من «
» لوگوی دوستان من «
» فهرست موضوعی یادداشت ها «
» آرشیو یادداشت ها «
» اشتراک در خبرنامه «