کیست زهرا(س) یکه یار مرتضی(ع)
هم زره، هم ذوالفقار مرتضی(ع)
آه زهرا(س) نعره های حیدر(ع) است
نِی که دختر، مادر پیغمبر(ص) است
روضه رضوان به زیــــــــــر پای اوست
سینه غم چاک ، از غم های اوست
چشم عین الله گریان امشب است
بعد از این ام ابیها زینب(س) است
گفت حیدر (ع) ای تمام جان من
طفل و بازویت بلاگردان من
قامتم را ای وجودت قائمه
کلِّمینی کلِّمینی فاطمه
فاطمه(س)چشمان خود را باز کرد
با نگه روی علی(ع) را ناز کرد
دست حیدر(ع) را گرفت آن نازنین
گفت ای مولا امیرالمؤمنین
هرچه گویی من اطاعت میکنم
غم مخور، خود با تو بیعت میکنم
فاطمه(س) گردد بلاگردان تو
هستی زهرا(س) فدای جان تو
گرچه میدانی تو نیّت های من
یا علی(ع) بشنو وصیت های من
غسل ده ، من را به زیر پیرهن
صبر کن در بستن بند کفن
ای امیرالمؤمنینم ، بوتراب
جای من شب پیش طفلانم بخواب
جان فدایت ای پناه عالمین
جان تو، جان حسن(ع) جان حسین(ع)
یا علی(ع) پیش حسینم (ع) وقت خواب
جای زهرا (س) کاسه ای بگذار آب
چادری پنهان درون خانه کن
جای من موهای زینب (س) شانه کن
جان زهرایت(س) علی(ع) جان، جای من
بوسه بر چشمان عباسم(ع)بزن
یا علی(ع) شب بر سر قبرم بمان
هل اَتی بر کوثرت یاسین بخوان
گفت و گفت و دیدگان بر هم گذاشت
هل اَتی را غرق در ماتم گذاشت
چاره ساز عالمی بیچاره شد
کوثر و دخّان ز قرآن پاره شد
یاس گلگون علی (ع) چون جان سپرد
نِی که زهرا(ع) ، بل علی (ع) افتاد و مرد
شاپرکهاییم و خاکستر شدیم
وای مردم، وای، بی مادر شدیم
جای سیلی تا ابد بر روی ماست
تا قیامت میخ در پهلوی ماست
ردّ خون سینه ات بر جاده است
خاک چادر، مُهر هر سجاده است
آه مادر ،کودکانت خسته اند
چشم بر دست کبودت بسته اند
ای که عَجِّل گفتی و مرگت رسید
عَجِّلی گو تا فرج آید پدید