هر چند که بر پیکر ما تاخته اید
از جمجمه های ما بنا ساخته اید
هر چند زخون پهلوانان امروز
دیریست به ضرب سکه پرداخته اید
هر چند که از رگ رگ برّیده ما
زنجیر طلا به گردن آویخته اید
هر چند که در باغ شقایق هامان
چونان علف هرز، قد افراخته اید
غم نیست اگر به اشک ما طعنه زنید
تاریخ قبیله را، چو نشناخته اید
اما به همان که رفت و نامد خبرش
سوگند که ای قوم هُبَل باخته اید